
وقتی که آلبوم اجراهای زنده ” اسپیسز ” از نیلز فرام منتشر شد با هر آنچه تا آن زمان از او انتظار می رفت و دوست داشتم بشنوم روبرو شدم. ویترینی از زیباترین و شاعرانه ترین صداهایی که می شد ساخت. ملودی های دلنشینش بر روی پیانو و مهارتش در استفاده از سینت سایزر و افکت های دیجیتال و تلاش ستودنی اش در تلفیق این دو جهانِ مجزا که قطعه ی کم نظیر و محبوب ” سز ” را هم رقم زد.
مدتی بعد هنگامی که در قامت آهنگساز فیلم ” ویکتوریا ” ظاهر شد موسیقی خود را وارد فاز جدیدی کرد و بار دیگر من را به عنوان مخاطب آثارش شگفت زده کرد.
در این میان آلبوم های تک نوازی پیانو اش هم سر حالم می آورد.
اما این بار با پروژه ای به مراتب غافل گیر کننده تر سر و کار داشتم. اکنون نیلز فرامِ آلمانی در اوج مسیر حرفه ای خود قرار دارد و مهارت و کمال گرایی مثال زدنی اش در تک تک قطعات آلبوم تازه به گوش می رسد.
” آل ملودی ” رنگ آمیزی شده ترین اثر فرام تا به امروز است. نتیجه ریسک پذیری و جسارت او در بکارگیری ادوات و صداهایی است که پیش از این از آن ها استفاده نکرده بود. ایستگاه پایانی اودیسه ای است که در طول این سال ها با تجربه های فرمی مختلف چه در پروژه های سولو و چه در پروژه های مشترک با دیگران از رفیق های دوران کودکی در نانکین گرفته تا اولافور آرنالدز طی کرده است.
اولین اِلمانی که در ” آل ملودی ” نظر شما را جلب می کند صدای انسان است. کرال زنان که در ادامه با سازهایی مانند هورن و پایپ اورگان همراهی می شود و یادآور فضای کلیسایی است. پیش بینی می کنید که با یک اثر نئو کلاسیک طرف هستید اما فرام سوار بر سینت خود می آید و شما را وارد فضای کوبنده و ریتمیک ” سانسون ” می کند.
در قطعه بعد ” اِ پلیس ” که مثلث وکال و برَس و ساز های زهی در آن خودنمایی می کنند به نوعی رویارویی دو جنس از موسیقی مورد نظر فرام است. از یک سو دوئت آشنای سینت و ساز های زهی که پیش تر در آثار او شنیده بودیم و از سوی دیگر ساز بادی و وکال زن با آن حال و هوای فانتزی که رفته رفته در دل جا باز می کند.
” هیومن رینج ” داستانش متفاوت است. ترومپت رابرت کخ که به جزر و مد دریا می ماند عمق آثار دارک جز را با خود آورده و صداهای پراکنده پرکاشن در پس زمینه این نظریه را تایید می کند. وکال اینجا هم نقش کلیدی دارد و به بار احساسی کار می افزاید. اتفاقی که به شکلی دیگر در قطعه ” کالیدوسکوپ” تکرار می شود. آواهای آسمانی جولیانا بارویکی با همراهی هورن و تک نوازی درخشان چلو (ویلنسل) در پایان، یک فضای مسخ کننده و یک قطعه بی نظیر را خلق کرده است.
از تک نوازی های پیانو غافل نشویم. دو قطعه ” مای فرند دِ فارست ” و ” فوراور چینج لِس ” به واسطه چیره دستی فرام در نوازندگی درعین کوتاهی و ساده گی، اثرگذار و ماندگار است.
” آل ملودی ” در گیر و دار سبک نیست. نه یک الکترونیک یا امبینت افراطی است و نه یک آلبوم کلاسیک است بلکه کلاژ هوشمندانه ای از هر سه ی این هاست. نتیجه الگوبرداری درست و دستیابی به یک فرم شخصی است که شاید با وجود ذوق زدگی در استفاده مکرر از یک سری از اِلمان ها تا مرز یک اثر تجربی صِرف پیش می رود اما ظرافت خود را تا انتها حفظ می کند. آلبوم نمایان گر بلوغ نیلز فرام، هم در نگاه هنری و هم در طراحی صداست. تجربه ای نو از ایده تا اجرا که اگر نگوییم بهترین، مهم ترین اثر در کارنامه هنری اوست
0