ALBUM REVIEW : DJ Koze – Knock Knock


دی‌جی کُتسه: تق تق

ریویو : سام

تازه‌ترین آلبوم دی‌جی کُتسه، «تق تق» کم‌تر حال‌وهوای کلابی دارد، اما هنوز یک موسیقی الکترنیکی به حساب می‌آید که تجربه‌ی گوش‌دادن‌اش یکی از بایدهای دهه‌ی کنونی‌ست. او ژانرهای هاوس، هیپ‌هاپ و فُلک را در هم آمیخته و با این کار از آکوردهای معمول پاپ یا ایندی دوری جسته‌است.

دی‌جی کُتسه از واقعیت این دنیوی به‌شدت فاصله گرفته‌است. این تولیدکننده‌ی آلمانی جهان خیالی خودش را می‌سازد و هرگز در موسیقی‌اش برایش مهم نیست که با مُد روز هم‌گام شود. ۲۰۱۳ در مصاحبه‌ای با فَکت، می‌گوید که این روزها به‌شدت حال‌وهوای مالیخولیایی دارد. شنیدن این جمله از این هنرمند تِکنو کمی گیج‌کننده‌ است اما با شنیدن موسیقی‌اش، آسان است فهمید چگونه این بُتِ جهانِ الکترنیک هرآینه آماده‌ی منفجرکردن سیستم‌های صوتی و تنهایی‌ست. نبوغ «استفن کُتسلا» در این است که می‌تواند یک لحظه شاد باشد و در لحظه‌ی دیگر دل‌شکسته. حال‌وهوای تازه‌ترین آلبوم‌اش «تق تق» در تغییرجهت‌های سریعی از حس مالیخولیایی به خوشی و برعکس است‌ و گستره‌ی عاطفی این آلبوم روشن می‌کند که دی‌جی کُتسه بیش از پیش دارد از صحنه‌ی رقص دور می‌شود.

این نخستین آلبوم بعد از شاهکارش «آمیگدالا»ست که در 2013 نشر داد و در این میان نیز دست به نشر چند مجموعه‌ی میکس آهنگ هم زد. شنوندگان او هرگز نمی‌توانند مرز بین آلبوم تازه‌ی کُتسه، میکس تازه‌ی او و مجموعه‌های دیگرش را تشخیص دهند چون کُتسه هماره قوانین شکل‌های مختلف نشردادن را زیرپا گذاشته‌است. بااین‌حال، دی‌جی کُتسه احساس‌های شادی و به‌دام‌افتادن‌های انسانی را با گنجینه‌ای از نمونه‌های هِوی دیپ‌هاوس درهم کرده‌است. کُتسه جهانِ سکته‌های گیتاری، بِیس زمین‌زدگی‌ها، و حرکت‌های خستگی‌ناپذیری را شانه‌به‌شانه‌‌ی ناامیدی پیش می‌برد.

در فهرست آهنگ‌های «تق تق» اسم‌های آشنایی به چشم می‌خورند: رُشِن مُرفی، خُزه گُنزالس، کِرت واگنر از لمبچاپ، و نامی که مدت‌هاست به گوش‌ها نخورده، اسپیچ رپر سال‌های نود. صدای این خوانندگانِ مهمان مثل کار قبلی او طوری به کار گرفته شدند که با بافت اصلی کار کُتسه جفت‌وجور شدند و همین حسی را ایجاد می‌کند که به‌قول منتقد پیچفرک، کُتسه همیشه راهی را پیدا می‌کند تا به نظر برسد هم‌کارانش برای آهنگ‌های او به دنیا آمده‌اند. نزدیک‌ترین رابطه را با رشن مرفی در «چراغانی» برقرار می‌کند، گو ریمیکس‌کننده‌ای توانسته به ‌راحتی به یک بنگر بامزه‌‌ای بدل شود که ساعت 3ی صبح در کلاب مشغول است، اما وضعیت کنونی این آهنگ (صداها و قطعه‌های گیتار و سَکس که بلندتر از یک آهنگ ریتمیک خواب‌آور میکس شدند) حال‌وهوای عجیب آرامی دارد.

برخی از این هم‌کاری‌ها نیز به کُتسه کمک کردند تا موسیقی‌اش را به فرای ژانر و صحنه‌ی کنونی ببرد. «بُن‌فایر» با صدای جاستین ورنُن که از آهنگ «کلگری» بُن ایور گرفته شده امر ناگزیری را درمورد موسیقی‌سازی کُتسه روشن می‌کند. شاید کُتسه دی‌جی پرمشغله‌ای باشد که با بزرگترین محفل‌های رقص اروپا کار می‌کند، اما او وسواسی نسبت به موسیقی ایندی دارد و برای همین دنبال پیوندهایی میان آرثر راسل، کراوت‌راک، شوگیز و دیسکوست. دم‌دستی‌بودن ملُدی کُتسه او را از دیگر هم‌کاران دی‌جی‌اش که بر روی بیت متمرکزند جدا می‌کند، و این را توضیح می‌دهد چرا او طرفداران زیادی دارد کسانی‌که با گفت‌وگوهای سیاسی و زیباشناختی شکل‌گرفته بر روی صحنه‌ی رقص جهانی کاری ندارند.

توانایی ابهام‌سازی یکی از نشانه‌‌های استعدادی این دی‌جی است و ازاین‌گذشته، این سنخ صداها در جهان الکترنیک کم‌تر به گوش خورده‌اند. کوتسلا می‌گوید، «حال‌وهوای موسیقی هاوس خیلی محدود است. اوایل نسبت به این موضوع خیلی حساس بودم، اما، برای نمونه، خیلی زود شروع کردم به گوش‌کردن صداهای عاطفی‌تر موسیقی فُلک. چرا ما باید به دو آکورد هاوس بچسبیم؟» با روشن‌کردن ساختارهای عرفی موسیقی کلابی، کُتسه گستره‌ی عاطفی را تاجایی که توانسته گسترش داده‌است. او خود را غرق در احساسات تعلق خاطر و قدرت خیال‌پروری کرده، موسیقی‌اش ملُدیک، فانکی و بازی‌گوشانه می‌نماید، اما به‌هیچ‌رو تیره یا رازآمیز نیست. اگر آهنگ‌هایی مانند «حرکت در مایع» پیروزی طلوع بی‌نظیری را باز می‌تابانند، کات‌های عمیق‌تری مانند «بخراش آن را» سپیده‌دم ناامیدی را خبر می‌دهند. توده‌ی افسردگی در «فانستر گل‌آلود» به‌زیبایی کنتراستی با عنوان زیرکانه‌ی «عزیزم (چقدر من دوست دارم)» و حتا «موسیقی ورد زبان‌ام» ایجاد می‌کند، و به‌این‌شکل ذهن تماشاگر را با فام‌های کم‌رنگی رنگ می‌زند.

آلبوم آخرش به‌شدت گلچین‌شده‌ است و برای همین شاید به‌نظر خیلی‌ها پراکنده و شلوغ می‌آید اما در کل، این آلبوم نتیجه‌یِ گرایش آشکار کُتسه به ملُدی‌ست. حرکت آلت‌های به‌کاررفته در آخرین آهنگ این آلبوم، «درُن می آپ، فِلشی»، برای نمونه درُنِ پرجزییات و دانگ بالا «پایان (صعود)» برایان انو را از آلبوم «آپُلو: جو و موسیقی‌متن» به یاد می‌اندازد؛ در این آهنگ پایانی شنونده به فکر فضا می‌افتد، درموردش می‌درَنگد، حس کوچکی و هم‌زمان نیرومندی می‌کند. به‌سانِ صدای خنده‌‌مانند آغازین آلبوم، صداهای این آلبوم ناموزون و منزوی اند. این روی‌کرد بازتاب‌کننده‌ی نیرومندی موسیقی الکترنیک است جایی‌که انتزاع می‌تواند عواطف را برانگیزاند. «تق تق» تلالوی ستاره‌ای درحال دورشدن از صحنه‌‌ای‌‌ست که حالا کوچک دیده می‌شود.

You may also like ...

0

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *