ALBUM REVIEW : Leif – Loom Dream

ریویو : آرمین نوروزی

در سال ۱۸۳۹ عمارت مجللی توسط یکی از خاندان‌های بانفوذ بریتانیا در کلایرو، روستایی در کشور ولز ساخته‌ شد. این عمارت که خانه اجدادی خاندان بسکروایل بود، پس از قتل مرموزانه سر چارلز بسکروایل، تا مدت‌ها دست به دست شد و در نهایت تبدیل به هتل گشت. هتل Baskerville Hall که روزی اقامت‌گاه سِر آرتور دانن کویل، نویسنده فقید انگلیسی و خالق شخصیت شرلوک هولمز بوده، دهه‌ها بعد به محل گردهمایی هیپی‌ها و پارتی‌کن‌ها بدل می‌شود. از دهه نود تا به‌ امروز، هتل بسکروایل هرساله در فصل تابستان میزبان شیفته‌گان موسیقی الکترونیک در فستیوال Freerotation بوده است.

هنرمندان مطرحی در طول این سال‌ها نام خود را به فهرست دی‌جی‌های این فستیوال اضافه کردند. یکی از هنرمندان ثابت در سال‌های اخیر لیف ناولِز ملقب به Leif است که سابقه بلند و بالایی در عرصه موسیقی دارد، چیزی نزدیک‌به بیست‌سال از انتشار نخستین آلبوم بلندش می‌گذرد و سِت‌های عظیم و متنوعش زبان‌زد است.

موسیقیِ لِیف، پیش‌تر در محدوده‌ی ژانرهای مینیمال‌هاوس و فیوچربیس جای می‌گرفت، اما اثر تازه‌اش Loom Dream که توسط لیبل Whities عرضه شده، یک آلبوم امبینت است.

مود قالب و عناصر موجود در آلبوم، نشان از آن دارد که زندگی در طبیعت بکرِ دشت‌های سرسبز کلایرو بر ذوق هنری ناولز بی‌تاثیر نبوده است.

آلبوم به دو بخش یا Side هفده دقیقه‌ای تقسیم و هر بخش شامل سه قطعه می‌شود.

آلبوم Loom Dream به آرامی پیش می‌‌رود اما دائما به مخاطب رکب می‌زند و تغییر فاز می‌دهد. گاه با تغییر تمپو‌ و گاه با ایجاد تنش‌های ریتمی. لحظات آغازین قطعه Yarrow مملو از اصوات ضبط شده در طبیعت، از صدای جیرجیر حشرات و آواز پرنده‌‌ها در یک بعد از ظهر آفتابی تا مکالمه مبهم زوجی در پس زمینه که به‌مرور، جای خود را به صدای گوش‌نواز چایمز و ملودی سرخوشانه ماریمبا می‌دهد و بعد سازهای کوبه‌ای

اسوار بر ریتم از راه می‌رسند.

اما این آرامش محض خیلی دوام نمی‌آورد. نویزِ گرمِ سینت پدِ Borage از همان ابتدا با ریورب زیاد، گوش را پر می‌کند و افکت داب دیلی پرکاشنز، اتمسفری می‌سازد که به آثار Gas بی‌شباهت نیست. هرچه پیش می‌رود، ضربات پرکاشن سهمگین‌تر و ساب‌بیس سایدچین شده با شدت بیشتری کامپرس می‌شود. ناگهان با هجوم غیر قابل پیش‌بینی و بی‌رحمانه کُرال آسمانی چندلایه‌ای مواجه می‌شویم تا علاوه‌ بر امبینت، سرکی هم در جهان نیو-ایج بزنیم. فضای اتمسفریک انتهای قطعه، مصالح قطعه بعد یعنی Myrtus را بنا می‌گذارد.

لیف با تمپوی سریع و ملودی بازیگوش ماریمبا در کنار تاچ های مداوم های‌هتسِ جزی که در یک سوم پایانی اضافه می‌شود، نیم‌نگاهی هم به ژانر دنس دا‌رد.

درحالی‌که با قطعه Mimosa به‌عنوان اولین قطعه از ساید B آلبوم با محوریت امبیانس گرم و اصوات طبیعی، به ایده‌ی مرکزی آلبوم، رجوع می‌کند و این بار هنگ‌درام نحیف و ملایمی، هدایت بخش ریتمیک قطعه را بر عهده می‌گیرد.

سازهای کوبه‌ای ترایبال و نت‌های منقطع پیانوی دیستورتِ  Rosa به شکل نامتعارفی ابراز وجود می‌کنند و در ادامه Pteridium با سینتِ  نرم و ملایم و delay زیاد، تکنوی بدون بیت مساعدی را پدید می‌آورد.

هر شش قطعه آلبومِ پرودوسر ولزی همانند نامشان که برگرفته از نام شش گیاه متفاوت است، دارای ظرافت‌های زیبایی‌شناسانه‌ی کم‌نظیریست که به روح انسان شیفته و دل‌باخته‌ی طبیعت چنگ می‌زند. دقت لیف در طراحی فضاها و به‌کار‌گیری عناصر اتنیک، اثر تازه‌اش را در ردیف آثار شنیداری پرمایه و ارزشمند سال قرار می‌دهد.

You may also like ...

0

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *