ریویو : سام
هلنا هاوف : کوالم
هنرمند آلمانی محبوبدلها با دومین آلبوم خود دوباره به صحنهی موسیقی برمیگردد.
از شروعاش در کلوب زیرزمینی گُلدن پودل هامبورگ تا بیبیسی اسنشال میکس ۲۰۱۷ که نقدهای خوبی هم میگیرد، هلنا هاوف همچنان بهدنبال صدایی میگردد که خودش آن را بدینگونه توصیف میکند، «نقشدار و خشن و تاحدودی فاکد آپ». در دومین آلبوم خود بهنام «کوالم» او به نقطهای خاص در جستوجویش برای این صدا میرسد؛ برگرفته از پایان خشنتر تکنو و ایبیام، آهنگهای هاوف از بافتارهای زِبر و پرپیچوگره و نواهای فوتوریستی صیقلخورده ساخته میشوند. در «کوالم» هاوف مسیر پر سنگ و کلوخی را میپیماید که آنجا به شنوندهاش هم جذابیت موسیقیاییاش را به رخ میکشد و هم محدودیتهای موسیقیاییاش بیرون میزنند.
البته هاوف یکی از بهترین و بهنامترین دیجیهای موسیقی رقص است و به شنوندگان زیادی الکترُنیک بیفیلتر، تکنو و ایبیام را معرفی کرده است. او سبک موسیقیای را تمرین میکند که ازنظرمفهومی رمانتیک است و ازنظرصدایی هرچیزی جز آن. در آلبوم نخستاش «کنش واکنش» به نظر این خیزش سرگیجهآور را به راه میاندازد، اما چون در سنتهای معمول نشر موسیقی قرار نمیگیرد، او یک عجیبغریبی دیده میشود که در استودیوش درحال موسیقی ساختن است.
لفظ «دَنک» در جهان کلوبی آشناست و بهطورمعمول کیفیتهای روانگردان موسیقی را تعریف میکند. اما هاوف سایهوار با تکنو مفهوم تازهای به این لفظ میدهد: بیروح و سرد و تحریکآمیز. آهنگهای «کوالم» و «نه کوالمها»، جفتی آمده از هامبورگ، بهدقت گویای مفهوم تازهی دَنک اند. در «کوالم» او پرده از ماشین درام برمیدارد و شیرجهای عمیق در درنگی سینثسایزری ناهموار میزند که بوی سیمسوختهها را به مشام میرساند. عنوان «کوالم» معنای دوپهلویی دارد: در انگلیسی بهمعنای دلهره و حالت تهوع است، درحالیکه در آلمانی به معنی دود. و فرمهای موجی باخرَدش هر دو معنا را میرسانند. در «نه کوالمها»، صداهای درام را خاموش میکند و یکی از گُروُوهای درام را برای تنبیهکردن به صدا درمیآورد؛ یک ضربان الکترنیکی ضربهای و سرگردان. ملودی سینث همان شکلی متورم میشود، اما با دگرگودیسی از یک دریفت مریض به یک تکنوی بهتمامی تیرهوتار.
«زَبر-هوش بهصورت ژنی سیبرگ را پربار میکند» هستهی کانونی «کوالم» است، یک آهنگ با حالوهوای دژستانی موسیقی الکترُنیک که سیستم موسیقی را داغان میکند. بیس رُلند ۳۰۳اش این آهنگ را به یک دریچهی کنترل بدل کرده و فرکانس بالای چهچهزنش حس گُنگی را درآمیزهای از انرژی خام و خستگیناپذیر میرساند. خطوط ازنفسافتاده و تهدیدآمیز سینث سرودمانندش تاریکی ژرف و نمایشی از موسیقی متن علمیتخیلیهای هشتادی را یادآور میشوند؛ بهقول منتقد پیچفرک، میتوانید خودتان را بر روی صحنهی کلوب شبانهای در فیلم ترمیناتور تصویر کنید که دارید میچرخید. بیتهای کوبندهی این آهنگ هر آنچه اند که امروز هاوف را درمقام یکی از نیروهای بسیار درخشان تکنو نشانده است.
«انترُپی تو و من را پدید آورده» و «نخستین لجن» ازنظرموسیقیایی ابتدایی اند اما یادآور فوتوریست-رتروهایی مانند موسیقی متن بازیهای ویدیویی قدیمی اند که پس از گذر این سالها، فراموش شدند. این آهنگها نقطهی پیوندی را میسازند که چیزی فرای حالت برخورد است. «پسرهای چکمهای را قرض کن»، «سبکزندگی گورو» و «فگ باتها در سطل آتشگرفته» چیزی جز خلاصهای از تکههای کژدیسشدهای نیستند و بدون اینکه حرفی برای گفتن داشته باشند بر نقطهای ضربه وارد میکنند. اما به دید منتقد رزیدنت ادویزُر این ضربه با کمی جادو آمیخته شده: «بیتیدیآر-بازبینیشده» بهسادگی نوای سینثی مدولشدهای را با پچپچهای درامی تهدید میکند و به شکل مخدری هیپنُتیزم میرسد.
هاوف میگوید، «وقتی کارم را شروع کردم، جاهطلبیام تنها این بود که در یک بار کوچک در کنج جایی بنوازم». زمانی که یک نوجوان در هامبورگ بوده، نیروانا، د استوجز و محبوبترین گروه هشتادی بریتانیا ترنسراکرهای لوپ را گوش میداده است، «تنهایی در اتاقام با آهنگهای راک میترکوندم». حالا کامیابیاش او را به کلوبهای زیرزمینی تکنو کشانده است و آنجا درجستوجوی صدایی »نقشدار و خشن و تاحدودی فاکد آپ» سر شنوندههایش را میترکاند. بااینهمه، به راحتی نمیتوان این محبوبدلها را در موسیقی رقص جا داد. گاهی نوازندهای موجی را میگیرد و با آن بازی میکند، اما هاوف در این آلبوم موجهای بسیاری را به بازی گرفته و همین شنوندهاش را سرگردان میکند.
- Is Nintendo Switch’s Labo Piano a serious music-making tool?
- This festival is teaching children to use modular synths.
0