ترجمه ریویو : سام
مستر فینگر: نیمکرههای مغز
پس از بیست و پنج سال، نخستین آلبوم «لری هِرد» با نام مستعار «مستر فینگر» خلاصهای از علاقهها و استعدادهای اوست.
لری هِرد هرچند با نخستین تکآهنگهایش، یعنی «ماشین لباسشویی» ۱۹۸۶ و تکآهنگی که سال بعد بهنام «رقص اسلم» نشر میدهد در مقام نوآور موسیقی هاوس شیکاگو جای میگیرد؛ اما انگیزههای ناسازهاش از او یک آیکان میسازند. نوآوری موسیقیاییاش ژانر هاوس شیکاگو را به فرم هنریای ارتقا میدهد و در موسیقی رقص حس ژرفنایی را تزریق میکند. دو تکآهنگ معروفاش، «آیا میتوانی احساسش کنی» و «راز عشق» که هر دو را با نام «فینگر اینک» در آلبوم «جنبهی دیگر» بهسال ۱۹۸۸ نشر میدهد، در کنار تازهترین آلبوماش، نیروی گیراییای را با نرمی تازهای همارز میکند و طرح کلی دیپ هاوس درحالشکلگیری را میریزد.
پس از آنکه هرد «فینگر اینک» را به «مستر فینگر» تغییر نام میدهد، این نخستین آلبوم او با نام مستعار «مستر فینگر» است که پس از بیست و چهار سال نشر میدهد (در ۱۹۸۸ نخستین آلبوم «فراموشی» را با این نام مستعار و در ۱۹۹۴ «برگشتن به عشق» را نشر میدهد). «نیمکرههای مغز» حس یک مناسبت مهم را میدهد. آلبوم مستر فینگر با هژده آهنگ و مدت زمان بیش از ۱۰۰ دقیقه، حس یک گردشگری بین سیارههاست که در عنوانها نامهای شهرهای آروبا، سائوپائولو و پرتغال دیده میشوند درحالیکه ادای دینیست به ژانر موسیقیایی هاوس افریقای جنوبی، دوبِ کارائیب، بلوز ممفیس (او از ۹۷ ساکن این شهر است) و حتا گود اُل شیکاگو اسید.
هرد در فواصل مشخصی به کِلابِرها یادآور میشود، او نیروییست که نباید دستکم گرفته شود؛ تکآهنگ ۲۰۰۶ «خورشید یارای قیاس را ندارد» به جایگاه کلاسیک دست یافته است. حالا با «نیمکرههای مغز»، نخستین آلبوم مستر فینگر در بیست و پنج سال گذشته، او تلاش میکند علاقهمندیها و استعدادهایش را در یک آلبوم خلاصه کند.
در آلبوم چندآهنگه (ایپی) ۲۰۱۶اش «اسید بیرونی»، او نشانههای بینستارهای فرازمینی را به زبان صحنهی رقص ترجمه میکند، و بخشی از آلبوم جدیدش نیز در راستا با همین پرژه ادامه مییابد. درواقع، هر چهار آهنگ ایپی ۲۰۱۶اش در این آلبوم نشر داده شده اند: غرغرههای برجستهی «اسید بیرونی» همتای خود را در مینیمال تکنوی سخت «اسید درونی» مییابد؛ صدای درام خاطرهانگیز «نُدیاهِد» همتای ضربیای با آرایهی خوابآلود مشابهی از درامها، سینثها و صدای نفسنفسزدنهاست و «کوئزارز» که بازگشت او در ۲۰۱۶ به حساب میآید.
هرد بیشتر بهدنبال ایجاد یک حالوهوا یا حس در این آلبوم است. نیمی از صداها برگرفتهشده از سفرنامهگویان بیحال و آهنگهاییست که جایی میان دیپ هاوس و اسموث جز قرار میگیرند. او نوازندگان با مهارت را گردخود آورده – کریستفر چارلز جُنز در «خیابانهای شهر»، اد فینی در «غروب شهری»، نوازندهی ساکسیفُن زکری مکالوین در سه آهنگ این آلبوم – که تکخوانیهای سخاوتمندانهای بر خطوط اسموث هاوس اجرا میکنند. همزمان، این نوازندگان بهنظر شبیه به یک گروه لانژ میرسند. «شنهای آروبا» و «روزی در پرتغال» صدای سنگین آلات دیپ هاوس را به گوش میرسانند که برای این طراحی شدند تا ما را به ساحلهای اگزتیکی که تابهحال ندیدهایم ببرند. اما خط گیتار معمول «ببر لانژ» و خط بیس فشردهی «سائوپائولو» همه چیز را به زیبایی در هم میشکنند.
اما استعارهی این آلبوم مکان نیست بل مغز است، که دو نیمکرهاش بر ماهیت دوپهلوی «نیمکرههای مغز» چیره اند. تعادل تکیههای تکنو و بخش خوب این آلبوم به ترتیبهای چاپلوسانهی آراندبی داده شدند: بُرسهای جَز، تکنوازیهای ساکسیفُن، سینثهای دیمر سویچ. در مصاحبهاش با بیلبرد، هرد یادش میآید که به شاد پیشنهاد همکاریای میدهد که هرگز اتفاق نمیافتد و نشانههایی آن در این آلبوم دیده میشوند: یک تکنواز بسیار آرام گیتار در «خیابانهای شهر»؛ «روزی در پرتغال» یک حس و حال عاشقانه با ضربهای بُسا-نُوا؛ صدای کرنا در «شنهای آروبا» که خیلی یادآور «زندگی الماس» شاد است.
بهقول منتقد پیچفُرک، با فرض اینکه آخرین آلبوم مستر فینگر، «برگشتن به عشق» در دور دوم ریاست جمهوری بیل کلینتُن نشر مییابد، درککردنیست چرا هرد میخواهد برای زمان ازدسترفته آهنگ بسازد، اما نیازی نبود آلبومی با مدت زمان ۱۰۰ دقیقه بسازد. بهتر میبود این هژده آهنگ را به دو نیمکرهی راست و چپ تقسیم میکرد، بهجای اینکه این آلبوم را بین ژانر سول و مینیمال هاوس تقسیم کند. اما، بهقول این منتقد، در حین گوشدادن به این آلبوم با شگفتیهای هرچند کمی رویارو میشویم که ارزش شنیدهشدن را دارند.
- Apogee appeals for support following US tariffs on Chinese components
- RECOMMEND TRACK : Rahaan – Make Me Hot
0